

به گزارش نماد برتر؛ وزارت اقتصاد دولت مسعود پزشکیان همان راهی را می رود که این وزارت خانه با مدیران دانشگاهی خاص خود در دولت سیزدهم ؛ می رفت.
یعنی فقط حرف می زند و تنها مدعی است! اما در عمل هیچی در چنته ندارد زیرا سواد اقتصادی و آینده نگری در این مدیران دستوری وجود نداشته و ندارد.
دلار 7 تومانی تبدیل به دلار 120 هزار تومانی شده است و در این راه سخت تنها یک وزیر و یک دولت مقصر نبوده و نیست وتمامیت سیستم اقتصادی کشور بیمار و ناتوان از برنامه ریزی است.
در این راه بیش از 40 سال؛ هیچگاه دلار و مایحتاج اساسی مردم ارزان نشده است البته به قول مهران مدیری در یکی از سریال هایش « موز ابتدا 1000 تومان بود بعد شد 20 هزار تومان و با تلاش دوستان بالاخره شد 15 هزار تومان و این یعنی ارزان شدن!!!
بی شک اگر سبک مهران مدیری ها را قبول داشته باشیم دولت های کشور در تمام این سال ها موفق بوده اند!!!
اما در اصل هیچ دولتی نتوانسته است جلوی گرانی و بی ارزش شدن پول ملی را بگیرد و این تنها حقیقت موجود نیست. تمامی این گرانی های و بی ارزش شدن ها با نقشه خود دولتی ها و برخی عوامل بیرونی وابسته به جریان های داخلی رخ می دهد زیرا رانتی که دارند وابسته به همین دستکاری های اقتصادی به نفع جریان های سیاسی و اقتصادی وابسته است.
هر وزیری وقتی وارد ساختمان وزارت اقتصاد می شود رویا پردازی می کند که من دلار را چنان می کنم! من تورم را یک رقمی میکنم و ...! اما دسته آخر اعلام می کند که اصلا مسوولیت من در وزارت اقتصاد این چیزها نیست!!!
پس مسوولیت حضرتعالی چیست؟ ( حرف های نامربوط و بی پشتوانه زدن)
وضعیت اقتصاد کشور خراب است.
بورس و سایر بازارهای اقتصادی یا ورشکسته شده اند یا در مسیر سقوط حرکت می کنند.
شرکت های تولیدی کشور عملا به کارخانه های بسته بندی کالای چینی تبدیل شده اند.
خودروسازی که با افتخار مزدا و تویوتا مونتاژ می کرد حالا بنجل های چینی را تبلیغ می کند.
ذوب آهنی ها و سیمانی ها در بورس کالا خودشان بازار داغ کنی می کنند تا قیمت را بالا ببرند.
معدنی ها خام فروش و نفتی ها سایه فروش شده اند.
پتروشیمی و آلومینیوم و غیره نیز فقط با بالا و پایین بردن نرخ ارز و خرید مواد اولیه به حیات خود ادامه می دهند.
و دولتی ها تنها به نوشستن نامه و فرمان های ... اکتفا می کنند.
در سایه این بیکفایتی؛ برخی چای دبش به مردم می فروشند و برخی سرطان!
این داستان گذشته، حال و آینده ایرانی است که تنها اگر قرار بود در صنعت گردشگری خود سرمایه گذاری درستی کند؛ چاه های نفت را بسته و از دزدی قطری ها و سایر عرب های خلیج فارس از میادین مشترک جلوکیری می کرد اما؛ چیزی که در دولت ما زیاد است مدیر بیکفایت و فرمایشی!
داستان گردشگری و صنعت نفت و گاز کشور و حتی کشاورزی ایران بسیار دردناک تر از بقیه حوزه ها است که در یادداشت های بعدی به آن نیز ورود می کنیم.
آقای وزیر شما به جای نوشتن 8 فرمان همان فیلم 10 فرمان را با دوستان هم فکر خود ببینید؛ بهتر است.
محمد علی رفیعی