به گزارش نماد برتر، سماوی در این خصوص اظهار داشت: کاهش قدرت موج های ریزشی را از بعد تحلیلی میتوان از سه منظر بررسی کرد. از بعد بنیادی، گزارش های شش ماهه فروش منتهی به شهریور در مقایسه با مدت مشابه سال قبل در بسیاری از شرکت ها رشد بالاتری از نرخ تورم و بعضاً رشد بسیار قابل توجهی داشته اند. همچنین با در نظر گرفتن اینکه بیش از ۵۰ درصد از ارزش بازار سرمایه را صنایع دلاری تشکیل میدهند، افزایش نرخ دلار هم موجب تعدیل مثبت محاسبات ارزش ذاتی یا نسبت قیمت به سود آینده نگر شرکتها شده که در مجموع از منظر بنیادی موجب کاهش انگیزه فروشندگان شده است.
وی به بعد دوم اشاره داشت و افزود: از منظر دوم یعنی تکانه های قیمتی، بسیاری از سهم ها اصلاحات قابل توجهی داشته اند و در محدوده های حمایتی قیمتی مناسب خود قرار دارند و همچنین فروشندگان با توجه به رشد بازارهای موازی رغبتی به فروش سهام خود در قیمت های فعلی ندارند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: از منظر روانشناسی بازار، نسبت به دو ماه پیش فروشهای هیجانی کمتر شده و واهمه جمعی (Panic) با گذر زمان و توصیه های بجای مسئولان مربوطه و کارشناسان فعال بازار رنگ باخته است. در کنار این عوامل، الزامی شدن بازارگردان نسبت به راهکارهای مفید دیگر همانند انتشار اوراق تبعی یا خرید سهام خزانه هم از نظر روانی و هم از نظر اثربخشی در گردش معاملات نقش پررنگ تری داشته و در صورت تداوم میتواند موجب ایجاد حمایت روانی و در ادامه حمایت قیمتی مناسبی در کلیت بازار شود.
سماوی در ادامه در خصوص صنایع فعال در بازار سرمایه و روند حرکتی این صنایع خاطرنشان کرد: در حال حاضر با توجه به رشد و اصلاحات شارپ هشت ماه اخیر، هنوز هم هیجانات بر بازار حاکم است. تغییرات چندروزه مابین صف فروش و خرید در یک سهم در همان قیمت بدون تغییر عوامل بنیادی خاص، گواه این ادعا است. در گام اول نیاز است که اعتمادسازی بیش از پیش شکل بگیرد که الزام بازارگردانی در صورت پیاده سازی صحیح و نظارت مستمر نقش موثری دارد. بعد از اعتمادسازی کافی، بازار بیشتر به عوامل تعیین کننده ارزش نسبت به تکانه های قیمتی، وزن بیشتری خواهد داد. در حال حاضر گروه هایی که هیجانات در آن بیشتر است به نوعی لیدر بازار معرفی می شوند و صرفا به دلیل ارزندگی یا عدم ارزندگی معامله نمی شوند.
وی در خصوص عوامل تعیین کننده مسیر اقتصاد کلان کشور در ماه های آتی بیان داشت: یکی از مهمترین عوامل مهم تعیین کننده مسیر اقتصاد کشور، تحلیل بودجه دولت است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود تحت عنوان بودجه به زبان ساده، مبلغ کسری بودجه را به میزان ۲۴۲ هزار میلیارد تومان برآورد کرده که غیرمنصفانه به نظر نمیرسد. با عنایت به این مسئله که بیش از ۵۰ درصد از مصارف بودجه مربوط به هزینه های جاری است، امکان تعدیل یا اصلاح آن وجود ندارد. علاوه بر موارد یاد شده، همه گیری کرونا از دو کانال کاهش درآمد مالیاتی و افزایش هزینه های بهداشتی و بیمه بیکاری فشار مضاعفی به کشورها وارد کرده که ایران از این قاعده مستثنی نیست.
وی ادامه داد: در نتیجه کسری بودجه در وضعیت فعلی بیش از پیش شده است و دولت انگیزه دوچندانی برای واگذاریی دارایی های خود یا تامین مالی در بازار سرمایه به نحوی از انحاء دارد. صحبت های اخیر وزیر امور اقتصاد و دارایی در مورد واگذاری باقیمانده سهام شرکتهای بانکی-بیمه ای (۳۷ درصد آن فروش رفته است) و اعلام سازمان خصوصیسازی در مورد واگذاری سهام خودرویی-فلزی در قالب دارا دوم ریشه در نیاز دولت به بازار سرمایه جهت پوشش بخشی از کسری های بودجه خود دارد. همچنین با توجه به موارد فوق و لزوم جذابیت بورس برای سرمایه گذاران، دولت انگیزهای برای پیشه کردن سیاست انقباضی از طریق افزایش نرخ بهره بانکی ندارد و پیش بینی می شود این متغیر مهم، تغییرات محسوسی نداشته باشد.
سماوی گفت: در کنار آن پتانسیلی جهت رفع مناقشات سیاسی به عنوان ریسک سیستماتیک دیده نمیشود که در مجموع این عوامل مهم داخلی و خارجی به شرط اعتمادسازی بیشتر سرمایه گذاران از هر حیث موجب جذابتر شدن بازار سرمایه در بلندمدت میشود.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص انتخابات آمریکا و تأثیرات آن بر بازار سرمایه اذعان داشت: با توجه به ورود سهامداران جدید به بازار سرمایه و افزایش ضریب نفوذ این بازار، قابلیت تعمیم دهی گذشته به شرایط فعلی و آتی وجود ندارد و رخدادهایی از این قبیل سناریوی جدید را می طلبد.
وی با اشاره به سناریوهای انتخاباتی آمریکا بیان داشت: سناریوهایی که وجود دارد، در صورت پیروزی حزب دموکرات در کارزار انتخابات این احتمال وجود دارد که حجم تحریم ها کاهش یا در بدترین حالت ثابت بماند. پس چشم انداز اقتصادی روی کاغذ میتواند بهبود پیدا کند و در نهایت قیمت دلار به دلیل کاهش تقاضای سفته بازی کاهش یابد. به نظر می رسد این سناریوی کاهش دلار تا کانال ۱۷ الی ۲۲ هزار تومان صرفاً مقطعی باشد و در کوتاه مدت فشار فروشی بر صنایع دلاری وارد کند. همچنین با فرض تغییر مواضع و گشایش اقتصادی از کانال روابط با آمریکا، تاثیر خوبی بر مقدار فروش بسیاری از شرکتها میگذارد که این سناریو هم بازار را در بلندمدت نسبت به بازارهای موازی جذاب تر می کند.
مدیر تحلیل گروه صنعتی امیر در این خصوص گفت: گذشته نشان داده که چارچوب سیاست های آمریکا و ایران تغییری نداشته و این دو کشور محکم بر سر مواضع خود ایستاده اند، پس از این منظر برنده شدن حزب دموکرات بیشتر اثر روانی و مقطعی دارد. در سناریوی دیگر، پیروزی حزب جمهوری خواه علی رغم صحبت های ضد و نقیض در مورد ایران موجب ادامه تداوم اثر فرسایشی تحریم ها و در نتیجه منتج به افزایش نرخ برابری ارز می شود.
وی در پایان گفت: متغیرهای تورم و نرخ ارز در سال های اخیر همیشه عاملی برای رشد قیمت ها در بازار سرمایه بودند، از همین رو رشد صنایع دلاری در گام اول و در ادامه با فاصله زمانی کل بازار مورد انتظار است. از منظر بنیادی با وجود نقش موثر و تعیین کننده نرخ دلار بر بازار سرمایه صرفاً در نظر گرفتن نرخ دلار و همبستگی آن با رشد بازار سرمایه صحیح نیست، بلکه باید به سهولت تامین مواد اولیه خارجی، فروش داخلی و صادراتی و .... توجه شود که نیاز به بررسی بیشتر به تفکیک صنایع و تبیین سناریوهای بیشتری دارد.