به گزارش پایگاه خبری راد، سال ۱۳۹۶ سال خاصی برای برخی از اهالی اکوسیستم استارتاپی ایران رقم زد. تنور ارزشگذاری استارتاپها ها داغ شد و هر کسب و کاری که تریبونی جلوی خود میدید، درباره ارزشگذاریاش صحبت میکرد؛ به طوری که برخی کسب و کارهای زیانده از یونیکورن (یک میلیارد دلاری) شدن حرف به میان میآورد.
عدهای که خود را تک شاخ مینامیدند پس از اعلام ارزشگذاری خود در تریبونهای رسمی و غیر رسمی گفتند که "میخواهند از طریق بازار سرمایه تامین مالی کنند" و بر این اساس درخواست پذیرش خود را به بورس و فرابورس ایران دادند.
ولی بسیاری معتقد بودند که این ارزشگذاریها حبابی بیش نیست و پایه و اساسی ندارد. عدهای نیز معتقد بودند که این استارتاپها با انجام معاملات صوری سعی دارند که ارزش خود را به صورت مصنوعی بالا نشان دهند. حتی در نمایشگاه الکامپ، مهدی الیاسی - معاون سیاستگذاری و ارزیابی راهبردی صندوق نوآوری و شکوفایی - که در یکی از پنلها صحبت میکرد به ارزشگذاری غیر واقعی برخی از استارتاپها اشاره کرد و گفت که "بعضی کلاغ را رنگ میکنند و جای قناری میفروشند".
به گفته او، برخی با هدف ارزشگذاری غیرواقعی و حبابی با شخصی تبانی میکنند که مثلا ۰.۵ درصد را به صورت صوری با قیمت بالا خریداری کند و بعد بر اساس آن معامله میگویند ما فلان مقدار میارزیم.
در سال گذشته این ارزشگذاریهای غیر واقعی آنقدر اپیدیمی شد که بین اهالی اکوسیستم استارتاپی ایران به طنز بدل شده بود. تعدادی از طنز پردازان با کشیدن کاریکاتورهایی این موضوع را دستمایه قرار دادند؛ تک شاخ هایی را به تصویر کشیدند که به ظاهر سعی میکنند خود را سرحال نشان دهند.
سال گذشته همایشی با حضور کسب و کارهای استارتاپی برگزار شد که یکی از سهامداران چند شرکت استارتاپی بارها درباره اینکه استارتاپهایش یونیکورن شده است صحبت کرد و به مدیر عامل فرابوس گفت که میخواهیم این تک شاخها را وارد بورس کنیم؛ امیر هامونی را بزرگترین چالش استارتاپها قلمداد کرد.
هامونی در آن زمان بدون اشاره به ارزشگذاریهای غیرواقعی و با تاکید بر لزوم شفافیت مالی در استارتاپها گفت که این کسب و کارها عموما صورتهای مالی حسابررسی شده ندارد و حاکمیت شرکتی را رعایت نمیکنند و این موضوعات برای بازار سرمایه ایران بسیار مهم است.
بعدها در پی این موضوع شاپور محمدی - رئیس سازمان بورس - با اشاره به ریسک بالای استارتاپها به سرمایهگذاران در این مورد هشدار داد و اعلام کرد که "نهاد ناظر بازار سرمایه این ارزشگذاریها را قبول ندارد". همچنین همین چند روز پیش بود که علی صحرائی - مدیر عامل شرکت بورس تهران - نیز اعلام کرد " شرکتهایی که ریسک بالایی دارند در بورس تهران پذیرفته نمیشوند".
امسال نیز در همایشی، استارتاپها جمع شدند ولی همایش امسال با سال گذشته تفاوت ویژهای داشت نه دیگر حرفی از تک شاخ شدن بود و نه حرفی از ورود آنها به بورس شد. اما حرف از نبود سرمایه و سرمایهگذار در حوزه استارتاپی مطرح شد. مدیران شرکتهای سرمایهگذاری و بورسی که در این همایش شرکت کرده بودند با بیان اینکه سرمایه وجود دارد، میگفتند سرمایه داران ریسک سرمایهگذاری در این استارتاپها را قبول نمیکنند و حاضر نیستند در این حوزه سرمایهگذاری کنند.
آن ها در این سالها علیرغم پیشبینیهایشان دیدند که حتی سرمایهگذران دارای منابع مالی غنی در سرمایهگذاریهای اقتصادی خود به شدت به مقوله ریسک توجه دارند و ارزشگذاری آنهایی که خود را مدعی تک شاخ بودن میدانند را درست نمیدانند. سرمایه گذاران ریسکپذیر حتی از صندوقهای سرمایهگذرای جسورانه فرابورسی که برای سرمایهگذرای در استارتاپها تاسیس شده بود استقبال نکردند.
این شرکتها در این سالها به دلیل مدل کسب و کاری که برای خود انتخاب کردند و به دلیل ارزشگذاری غیر واقعی هزینههای زیادی متحمل شدند و حتی مدتی است که این تکشاخ نماها از دفاتر شیک خود خارج شدند تا از هزینههای خود بکاهند.
تک شاخ هایی مدل ارزشگذاری خود را بر مبنای مقدار فروش بنا نهادند و به هر قیمتی سعی کردند که فروش خود را بالا برند تا دو برابر آن قیمتگذاری شوند، برای همیشه پشت در بورس ماندند. نه تنها به این خاطر که صورتهای مالی حسابرسی شده نداشتند و حاکمیت شرکتی را رعایت نمیکردند بلکه به دلیل اینکه ایده نداشتند و نتوانتسند در هیچ جای دنیا یک ایده جدید ثبت کنند. آنها صرفا بر اساس مدلهای کپی شده از نمونههای خارجی سعی کردند مطرح شوند و از فرصت فیلترینگ دیگر کسب کارهای خارجی سود برند، آن ها ناموفق ماندند، چون ارزشگذاری های غیر واقعی برای خود قائل بوند و ریسک بسیار بالایی را به سرمایهگذارانشان تحمیل کردند.