به گزارش پایگاه خبری راد، تمام فعالیتهایی که با هدف ارتقاء و حفظ سطح سلامت انجام میگیرد به عنوان «نظام سلامت» شناخته میشوند و همه سازمانها، موسسات و منابعی که در جهت ارتقاء و حفظ سلامت افراد خدمات ارائه میکنند، نظام سلامت را شکل میدهند.
اهداف اصلی تمام نظامهای سلامت، ارتقای سلامت جامعه، تامین و توزیع عادلانه منابع و رضایت بیماران است. اصلاحات نظام سلامت در دهههای گذشته در کشورهای زیادی با وضعیتهای اقتصادی اجتماعی مختلف اجرا شده است.
در ایران نیز پیش از آغاز طرح تحول نظام سلامت، اشکالات قابل ملاحظهای در حوزه بهداشت و درمان کشور وجود داشت. طبق دادههای مرکز آمار ایران، سهم مردم در پرداخت هزینههای مرتبط با خدمات نظام سلامت در سال ۱۳۸۹ حدود ۵۸ درصد بود که پس از تزریق ۲۰۰۰ میلیارد ریال مازاد اعتبارات باقیمانده از هدفمندی یارانهها به بخش سلامت، این شاخص به ۵۰.۵ درصد در سال ۱۳۹۲رسیده بود.
بهعلاوه در بخش قابل توجهی از مراکز بیمارستانی، همراهان بیماران برای خرید برخی از اقلام دارویی یا لوازم پزشکی مورد نیاز و انجام بسیاری از آزمایشات به خارج از بیمارستان هدایت میشدند که این خود علاوه بر نارضایتی بیماران، منجر به افزایش پرداخت از جیب بیماران میشد. از طرفی از نظر پزشکان مقدار تعرفههای خدمات پایین بود و این امر توجیهی برای اخذ وجوه غیر رسمی (زیر میزی) از مردم از سوی برخی پزشکان شده بود.
طرح تحول نظام سلامت از اردیبهشت ۱۳۹۳ با دو هدف اصلی افزایش دسترسی و افزایش عدالت در ارائه کالاها و خدمات سلامت، آغاز و دستورالعمل آن به دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور ابلاغ شد. با اجرای این طرح، علاوه بر محافظت مالی از مردم در برابر هزینههای سلامت، ارتقای کیفیت خدمات درمانی در بخشهای بستری بیمارستانهای دولتی مد نظر قرار گرفت.
اهداف این طرح به ترتیب در چهار گام «بهبود دسترسی، استطاعت پذیری و کیفیت درمان»، «توسعه خود مراقبتی»، «واقعیسازی تعرفهها» و «تحول در آموزش پزشکی» پیگیری شد.
در همین راستا و پس از گذشت چهار سال از به اجرا در آمدن طرح تحول نظام سلامت ایران، دکتر حمیدرضا راسخ؛ دانشیار دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و همکارانش در مطالعهای نظر خبرگان حوزه سلامت را در مورد نکات قوت و ضعف این طرح، مورد بررسی قرار دادند.
در این بررسی با ۱۷ نفر از خبرگان بخشهای مختلف حوزه سلامت شامل بخشهای مختلف حاکمیتی و سیاستگذاری، مدیریتی، دانشگاهی، بیمه، پزشکان، صنعت و تجارت و سازمانهای مردم نهاد، با میانگین تجربه کاری ۳.۹ سال، جهت استخراج نقاط قوت و ضعف طرح تحول نظام سلامت مصاحبه انجام شد.
در تحلیل نتایج این طرح، مشخص شد که «کاهش پرداختهای مردمی در بخش بستری دولتی»، «کاهش تعداد افراد فاقد بیمه»، «حفاظت از بیماران آسیبپذیر»، «توسعه زایمان طبیعی»، «ارتقای داراییهای مشهود حوزه سلامت» و «بهبود دسترسی به خدمات تخصصی»، از آثار مثبت طرح بودند.
همچنین «افزایش تقاضای القایی»، «افزایش کل هزینههای درمانی»، «افزایش بار مراجعات مراکز دولتی»، «افزایش سهم هزینههای سلامت از سبد هزینه خانوار»، «افزایش نارضایتی کادرهای درمانی به دنبال بیعدالتی در پرداختها» و «افزایش اختلالات در زنجیره تامین دارو»، به عنوان آثار منفی طرح شناسایی شدند.
به علاوه عدم انجام مطالعات امکانسنجی، عدم وجود منابع پایدار برای ادامه طرح، مغایرت با سیاستهای بالادستی، تضاد منافع در سیاستگذاری، اولویت درمان بر پیشگیری، مدیریت ناکارآمد منابع انسانی و پایین بودن اثربخشی سیاستها به عنوان چالشهای اصلی طرح شناسایی شدند.
به گفته دکتر راسخ و همکارانش: «به رغم دستاوردهای طرح، عدم یکپارچگی و عدم برخورداری از منطق صحیح اقتصادی مانع تحقّق اهداف نهایی طرح شده و با گذشت زمان برخی از آثار مثبت آن که با صرف منابع زیادی به دست آمده بودند، روند معکوس به خود گرفته که نیاز به بازبینی دارند».
نتایج این پژوهش در آخرین شماره دوماهنامه «پایش» وابسته به پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، منتشر شده است.