14:21 | شنبه 29 ارديبهشت 1403
Research Analysis Debriefing Day
خودروسازان؛ دلیل اصلی آشفتگی بازار خودرو

1397/02/22 11:36

نمایندگان رسمی یا دلال های غیر رسمی!

خودروسازان؛ دلیل اصلی آشفتگی بازار خودرو

گزارش/اختصاصی:

به گزارش پایگاه خبری راد محمد علی رفیعی طبا – در تمام نقاط جهان خودروسازان بزرگ در شهرها و نقاط مختلف دارای نمایندگان فروشی هستند که وظیفه آنها بازاریابی و تبلیغات برای فروش محصولات همان برند خاص است. البته در این میان برخی هم مالتی برند هستند یعنی همه برندهای شاخص را یکجا دارند.

اما نمایندگان رسمی خودروسازان که تعمیرگاه و مسوولیت خدمات پس از فروش را نیز بر عهده دارند موظف به رعایت قوانین حاکم بر کشور در موضوع قیمت گذاری و فروش محصول هستند این بدان معنی است که اگر قیمت گذاری برای فلان محصول از برند مورد نظر 80 میلیون تومان و یا 104 میلیون تومان اعلام شد، نماینده حق ندارد خودرو را گران تر از قیمت مصوب بفروشد.

البته روال و معمول در کشور عزیز ما تنها 2 کلمه بی مفهوم هستند که تنها برای زیبایی استفاده می شوند وگرنه اساسا در ایران چیزی نمی تواند به عنوان روال قانونی به حساب آید.

در چند سال گذشته بازار خودروهای داخلی و خارجی دچار نوسانات بسیار شد و البته جدا از نرخ ارز که بر روی هر دو نوع خودرو اثر می گذارد حتی خودرویی که با افتخار به عنوان خودروی ملی! معرفی می کنیم، اشتیاق کاذب بازار به برخی از خودرو ها و تیراژ کم خودروسازان ایرانی در تولید خودروی مورد نظر باعث شده است دلالی خودرو به یکی از شغل های پر درآمد این روزهای کشور تبدیل شود یعنی همه خانوارهای ایرانی شده اند دلال.

هر چه پول در خانه و حساب و زیر تشک و تو بالش دارند را جمع می کنند و یک خودرو پیش خرید کرده و منتظر می مانند تا تخم طلا کند.

یعنی 3 تا 4 ماه پول خود را می خوابانند و پس از تحویل خودرو 4 تا 5 میلیون و البته در برخی مدل ها بیش از 8 میلیون سود به جیب می زنند.

بعد یک انسان شریفی پیدا می شود و می پرسد چرا چرخ تولید در کشور ما نمی چرخد! آخه دوست عزیز وقتی یک کارمند با لیسانس حقوقش 1 میلیون و 100 هزار تومان است ولی اگر دلالی کند هر 3 ماه می تواند 10 برابر این مبلغ را به جیب بزند، چرخ تولید باید بچرخد آیا؟

متاسفانه این بعد دلالی که به دلیل کم بودن درآمد خانوارها گریبان کشور را گرفته است توسط نمایندگی های مجاز خودروسازان نیز انجام و در برخی مواقع رهبری می شود.

نماینده رسمی فلان خودروساز ایرانی که انبارش پر از خودرو است به یکباره اعلام می کند خودروئی برای عرضه ندارد اما همچنان بخشنامه های فروش در پشت شیشه این نماینده قابل رویت است. البته این ظاهر است زیرا خودرو دارد اما به قیمت مصوب نمی فروشد یعنی وقتی به نماینده رسمی مراجعه می کنید می گوید این خودروی شما را نداریم اما کمی که در فضای مجازی و اپلیکیشن هایی مانند دیوار یا نیازمندی های روزنامه ها سر بزنید می بینید همان نماینده همان خودروی نداشته را تبلیغ کرده و در جای قیمت نوشته است توافقی!

یعنی خودرو موجود است اما گاو صندوق آقایان پول بیشتری می طلبد.

اما اتفاق عجیب دیگری که در این سال ها باب شده و توسط خودروساز و نماینده ها رهبری می شود، فروش و پیش فروش اینترنتی محصولات است.

مدیر فروش فلان شرکت عظیم خودرویی ساعت 5 بعداظهر تصمیم میگیرد چند محصول خود را برای فروش نقدی و پیش فروش معرفی کند، همه نماینده ها و دلالان به خط شده و پشت سیستم های خود می نشینند. ساعت 12 شب فروش آغاز می شود و تا 7 صبح دیگر ظرفیتی برای فروش نمی ماند. یک فرد عادی که اتفاقا می خواهد یک خودرو پیش خرید کند نیز 8 صبح به سراغ سیستم خود می رود و با خوشحالی با تصویر بخشنامه پیش فروش روبه رو می شود. چقدر ذوق می کند. همه چیز را آماده می کند. همه خانواده را به خط می کند تا کسی از اینترنت استفاده نکند تا خطایی در زمان ثبت نام بروز نکند.

اما به محضی که گزینه خرید یا همان شکل سبد مانند را فشار می دهد با یک جمله رو به رو خواهد شد: کاربر گرامی(اینجا یک استیکر خنده تصور کنید) در حال حاضر ظرفیت به اتمام رسیده.(310)!

یعنی گویی که یک بشکه نفت داغ و نه آب جوش؛ روی سره همه خانواده می ریزند!

مردم عادی نمی دانند که دلالان و نمایندگان رسمی خودروسازان با دستور مستقیم و غیر مستقیم ایشان تمام کارت های ملی خود، خانواده، عموزاده ها، خاله زاده ها، عمه زاده ها، بقال محل، نجار محل، تاکسی سرویس محل را به خط کرده اند تا همه خودروها را خریداری کرده و یک لایک برای مردم علاقه مند به خرید بر جای گذارند.

برخی می گویند این روال در همه جا وجود دارد و اساسا نماینده کارش همین است!

برخی هم می گویند این دلال ها و نماینده ها هم مثل ما مردم هستند و اشکال از خود ماست.

همه این برخی ها با این بهانه ها به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستند یعنی مشکل مدیریت صنعت خودرو و بدون هیچ شکی بی کفایتی مدیران بالادستی و تصمیم گیرنده وزارت صمت!

خودرویی در پایان سال 96 نایاب می شو. قیمت رسمی آن 104 میلیون تومان است. خودروساز دارد اما دلش نمی خواهد عرضه کند. بنابراین در هفته پایانی در بخشنامه ای عجیب اعلام میکند که مردم می توانند این خودرو را هم بخرند البته از بخش امانی ها!

یه چیزهایی فقط در ایران رخ می دهد. امانی ها؟!یعنی همان خودروهایی که برای بازاریابی و در نمایشگاه قراردادن به نماینده رسمی داده می شود که تعدادش از 1 تا بی نهایت خواهد بود. خوب قیمت مصوب اعلام شده است 104 میلیون. به نماینده مراجعه می کنید و اعلام می کند یک دونه دارم ولی 110 میلیون می فروشم؟ البته این یک دونه را به نفرات زیادی می فروشد بنابراین یک دستگاه نیست بلکه...!

چند سوال؟

مگر قیمت مصوب اعلام نشده است 104 پس چرا ...؟ البته روشنفکری می گفت نماینده ها ملزم به فروش خودروی امانی با قیمت مصوب نیستند! و هر چه ببرد، می برند! البته گوش خریدار را!

بعد از سال باز هم خودرو ساز خودرو داشت اما دلش نمی خواست عرضه کند زیرا باید خودرو گران میشد و نمی شود که مردم با همان قیمت 2 ماه پیش خودرو بخرند. مگر خودرو از مرغ و گوشت چه چیز کمتر دارد که نوسان قیمت لحظه ای را تجربه نکند؟

اصلا حمایت از کالای ایرانی یعنی همین...یعنی شما کالای ایرانی چه خوب و چه بنجل را بتوانی با قیمت های لحظه ای و به نفع تولید کننده بفروش برسانی.

به هر حال خودروی 104 میلیونی در اوایل ماه دوم سال به 113 میلیون افزایش پیدا کرد و حالا دیگر این امید می رفت که این خودرو در بازار نمایان شود البته با قیمت مصوب! زهی خیال باطل...! عمرا!

اصلا فکرش را نکن! مگر نمایندگان و دلالان محترم خودروسازی های عزیز کشور برای مخارج خود از( م ا چ) استفاده می کنند که حالا در این شلوغی بازار و نوسان قیمت ارز و خروج ترامپ از برجام ! باز قیمت مصوب را به مردم ارائه کنند. واقعا خدا را خوش می آید؟!

باز هم بخشنامه فروش و پیش فروش خودرو در نمایدگی نصب است اما خودرو ندارند البته با قیمت 118 میلیون دارند ولی با 113 میلیون ندارند.

شاید سوال کنید در این میان نقش سازمان های نظارتی چه می شود که در جواب شما تنها یک لبخند استیکری تقدیم می کنیم!

ناظر اصلی وزارت صنعت است که خودش سهامدار است و ذی نفع پس هیچ...ناظر بعدی سازمان حمایت است که اصلا در موردش سخن نگوییم سنگینتر است زیرا حتی مدیران این مجموعه از مصاحبه هایی که می کنند نیز ترس دارند چه برسد به موضع گیری رسمی. و اساسا مگر می شود چاقو دسته خود را ببرد؟!!!

بنابراین اگر دنبال مقصر آشفتگی بازار خودرو هستید حتما می توانید در جاده مخصوص تهران کرج ردپای ایشان را پیدا کنید.