به گزارش پایگاه خبری راد، محسن امیریزاده، مدیر اتکایی و امور بینالملل شرکت بیمهکوثر ، با بررسی چالش اساسی پیشروی صنعت بیمه پرداخت و در مورد دستاورد مهم این شرکت در حوزه بیمه اتکایی توضیحاتی ارایه کرد که این گفتوگو در ادامه آمده است.
به اعتقاد شما اساسیترین چالش پیشروی صنعت بیمه در ایران چیست؟
بزرگترین چالشی که در حال حاضر پیشروی صنعت بیمه قرار دارد، رشد روزافزون استارتاپها در این صنعت و فروش مجازی بیمهنامههاست. ورود استارتاپها به این حوزه عملا نمایندگیهای شرکتهای بیمه که از گذشته تاکنون نقش بازاریابی و فروش را در شرکتهای بیمه ایفا میکردند به رکود و تعطیلی میکشاند. شبکه فروش صنعت بیمه با ورود استارتاپها کاملا به چالش کشیده شده و نمایندگان باسابقه شرکتهای بیمه که خود را در حاشیه امنیت میدیدند اکنون با وضعیت ناپایداری روبهرو شدهاند.
مواجهه صنعت بیمه با این چالش چگونه بوده است؟
هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت خطمشی شرکتهای بیمه و متولیان نظام بیمه کشور در مواجهه با استارتاپها چیست. آنچه میتوان با اطمینان از آن سخن گفت این است که جلوی ورود تکنولوژی به هیچ صنعتی را نمیتوان گرفت. در یک نگاه کلی و راهبردی بهترین روش روبهرو شدن با چالش ورود فناوریهای نوین به صنعت بیمه، همراه شدن با این روند و استفاده از فرصتها و مزیتهای آن با حفظ ساختارهای کارآمد موجود است. طبعا برخی ساختارهای صنعت بیمه با ورود استارتاپها کارآمدی خود را از دست میدهند و اصرار بر حفظ آنها نمیتواند راهگشای ارتقا و توسعه این صنعت باشد. من معتقدم شرکتهای بیمه باید این روند را خود مدیریت کنند و حتی در تولد و رشد استارتاپها مشارکت داشته باشند و محصولات و خدمات استارتاپی را خود شرکتهای بیمه در اختیار نمایندگان و شبکه فروش قرار دهند. اکنون رویه واحدی در شرکتهای بیمه برای ورود استارتاپها وجود ندارد، به صورتی که حتی یکی از شرکتهای بیمه اعلام کرد نمیخواهد با استارتاپها کار کند. بهنظر میرسد اتفاقی که نهایتا باید انتظار آن را داشته باشیم این است که استارتاپها بهصورت روزافزونی جای خود را در صنعت بیمه باز کنند و متولیان این صنعت هم بهتدریج با وضع قوانین و مقررات، ورود استارتاپها به صنعت بیمه را مدیریت کنند.
ورود استارتاپها چه فرصتهای جدیدی در صنعت بیمه خلق میکند؟
استارتاپها میتوانند ضمن کاهش هزینهها و افزایش سرعت خدمترسانی و چالاکی در سرویسدهی، ضریب نفوذ صنعت بیمه را در میان طیف متنوع مخاطبان این صنعت افزایش دهند. بعضی از ساختارهای سنتی صنعت بیمه مثل شبکه فروش سنتی این صنعت چندان کارآمد نیست و این وضعیت موجب شده که صنعت بیمه در افزایش ضریب نفوذ خدمات و محصولات خود در کشور با مشکل روبهرو باشد. ضریب نفوذ بیمه در ایران براساس اطلاعات مجله سیگما ۲.۰۷ درصد است ولی متاسفانه سهم بیمه زندگی حدود ۰.۲۵ درصد آن است که خیلی عدد پایینی محسوب میشود. استارتاپها میتوانند حوزههای مختلف صنعت بیمه را متحول کنند بهشرط آن که قانونگذار این صنعت که بیمه مرکزی است ساختارها و قوانین را برای ورود آنها تدارک ببیند. در حال حاضر در برخی حوزهها مانند بیمه ثالث و بیمه عمر امکان ارایه در فضای مجازی وجود ندارد. بیمه مرکزی باید تلاش کند، ورود استارتاپها به صنعت بیمه تا حد امکان موجب از دست رفتن مشاغل در این بخش نشود. در واقع موضوعی که باید تمام دستاندرکاران و ارکان صنعت بیمه روی آن همفکری کنند این است که تمهیداتی بیندیشیم نمایندگیها تعطیل نشوند و آنها را به سمت شبکههای فروش جدید سوق بدهیم و به این ترتیب با کمک استارتاپها ضریب نفوذ بیمه را در کشور افزایش دهیم.
ارزیابی شما از وضعیت بیمه اتکایی در ایران چیست؟ آیا بیمههای اتکایی در کاهش ریسکهای بزرگ صنعت بیمه موفق بودهاند؟
فلسفه شکلگیری بیمههای اتکایی تقسیم ریسکهای پروژههای بزرگ یا حتی کوچک بین شرکتهای بیمهگر است. بیمه اتکایی میتواند پاشنه آشیل شرکتهای بیمه باشد و در صورت نداشتن پوشش مناسب ریسکهای بزرگ، با یک حادثه یک شرکت بیمهای کاملا نابود شود. در یک ارزیابی کلی از وضعیت بیمههای اتکایی باید گفت این نوع بیمه در کشور ما طی سالهای اخیر روند نزولی را طی کرده است. علت این امر را باید در تحریمها و کاهش شدید مناسبات بینالمللی در حوزه بیمه جستوجو کرد. در نگاه کلیتر این وضعیت بر تمام ارکان صنعت مالی کشور حاکم است و برجام چندان نتوانسته گرهای از مبادلات مالی و بیمهای کشور باز کند. ما بعد از تحریمهایی که از حدود ۱۲سال پیش بر صنعت مالی کشور سایه انداخت نتوانستیم با شرکتهای بیمهای اروپایی که بهترین سرویسها را به ما ارایه میکردند، تعاملی داشته باشیم و ریسک بیمههای اتکایی داخل را به شرکتهای بیمهای مطرح اروپایی واگذار کنیم. بالطبع با تعطیل شدن ظرفیت مبادلات بیمهای ایران با شرکتهای اروپایی، بازار بیمه اتکایی به بیمههای داخلی و برخی شرکتهای آسیایی محدود شد. پیامدهای این امر از بین رفتن سرمایههای کشور در سوانح بزرگ بود و دیدیم که برای مثال در سانحهای که برای پتروشیمی بوعلی اتفاق افتاد چند شرکت بیمه داخلی که لیدر آنها یک شرکت بیمهای دولتی بود زیان هنگفتی متحمل شدند.
روی کار آمدن ترامپ و سیاستمداران افراطی مخالف برجام در آمریکا چه تاثیری بر مناسبات بینالمللی صنعت بیمه ایران و مشارکت شرکتهای بیمه داخلی با شرکتهای اروپایی خصوصا در حوزه اتکایی داشته است؟
روی کار آمدن ترامپ عملا موجب تشدید فشارها بر صنعت بیمه ما در حوزه مناسبات بینالمللی شده و سیاستی که وی در تضعیف برجام دنبال کرده، سایه ابهام را در فضای همکاری ما با طرفهای اروپایی گستردهتر کرده است. با توافق برجام و خوشبینیهایی که بعد از برجام در مورد بهبود روابط ایران و غرب وجود داشت و سفرهای هیاتهای اقتصادی غربی به ایران بهنظر میرسید که اروپاییها باب همکاری را در صنعت بیمه با ایران باز کنند ولی بهدلیل اینکه اجرای برجام در حوزه بیمه تا حدود زیادی به عادی شدن مناسبات مالی ایران و غرب مرتبط است و آمریکا به روشهای مختلف در این زمینه سنگاندازی میکند، این اتفاق نیفتاد. بازار بیمه ایران برای طرفهای اروپایی بازار پررونقی است و آنها علاقهمند به حضور در بازار ما هستند. دعوتهایی که از مدیرعامل بیمهمرکزی برای حضور و مذاکره با مقامات اقتصادی و بیمهای کشورهای غربی میشود و همچنین سفرهای مدیران عامل شرکتهای بیمهای و مذاکراتشان با مسئولان بیمهای اروپایی نشاندهنده ظرفیت همکاری در این حوزه است. تفاهمنامههایی هم در برخی موارد به امضای طرفین رسیده ولی در تمام تفاهمنامههایی هم که بعد از برجام با طرفهای اروپایی امضا شده بندی وجود دارد که در صورت بازگشت تحریمها آنها را از انجام تعهداتشان معاف میکند. تبدیل همین تفاهمنامهها به قراردادهای اجرایی با تهدیدهای ترامپ به ترک برجام، به دستانداز افتاده و عملا وضعیت بلاتکلیفی در حوزههای مختلف اقتصادی ازجمله در حوزه مشارکت با شرکتهای بیمه اروپایی در بیمه اتکایی حاکم است.
با این اوصاف وضعیت بیمههای اتکایی بیمهکوثر چطور است؟
بالطبع وضعیت بیمهکوثر هم در حوزه بیمه اتکایی جدا از آنچه بر کل صنعت بیمه میگذرد، نیست. ما در حال حاضر با دو شرکت بیمه آسیایی در حوزه بیمه اتکایی مشارکت داریم و ریسکهای بزرگ را به این دو شرکت واگذار میکنیم. قطعا اگر میتوانستیم در حوزه بیمه اتکایی با طرفهای اروپایی مشارکت کنیم توانایی پوشش ریسکهای بزرگتر را داشتیم و وضعیت متفاوتی را تجربه میکردیم. وقتی اروپاییها شرط میگذارند که اگر برجام به هم بخورد و تحریمها بازگردد، تعهداتشان را انجام نمیدهند من هم بهعنوان یک شرکت بیمهگر از واگذاری ریسک به آنها ابا دارم چون این وضعیت نمیتواند برای من اطمینانبخش باشد. اکنون ما در بیمهکوثر برای بیمههای اتکایی با دو شرکت بیمه آسیایی مشارکت میکنیم. همچنین با شرکتهای داخلی هم در این زمینه همکاری داریم، اما این نوع مشارکت به دلیل آن که ظرفیت چندانی ندارد بازار ما را محدود کرده است. نتیجه این امر این است که یک سانحه مشابه پتروشیمی بوعلی میتواند شرکتهای بیمهای در ایران را که اغلب ظرفیت محدودی دارند تا مرز فروپاشی پیش ببرد. ناگفته نماند در دولت دهم ظرفیتی تحت عنوان صندوق تحریم در بیمه مرکزی با هزارمیلیارد تومان سرمایه ایجاد شد که در نبود طرفهای اروپایی، شرکتهای بیمه داخلی ریسکهای بزرگ را با کمک این صندوق پوشش دهند. این ظرفیت هم اکنون هم وجود دارد و ریسکهای بزرگ با کمک این صندوق تا حدودی پوشش داده میشود.
بیمهکوثر طی سالهای اخیر در حوزه بیمه اتکایی چه دستاوردهایی داشته است؟
همانطور که عرض کردم بیمهکوثر با وجود محدودیتهایی که در تعاملات بینالمللی وجود دارد تلاش خود را برای توسعه بیمه اتکایی با استفاده از ظرفیت شرکتهای داخلی و صندوقی که به آن اشاره کردم، مضاعف کرده و با دو شرکت آسیایی در واگذاری ریسک همکاری نزدیکی دارد. علاوهبر این ما در کشورهای روسیه، عراق و لبنان دفاتر ارتباطی دایر کردیم و این دفاتر در تقسیم ریسکهای ما موثر بودند. با یک شرکت بیمهای فرانسوی هم که در تهران دفتر دارد، ارتباط محدودی برقرار کردهایم که میتواند در صورت تثبیت و اجرای کامل برجام توسط طرفهای غربی توسعه خوبی پیدا کند. شاید مهمترین دستاوردی که بیمهکوثر در حوزه بیمههای اتکایی داشته است، شناخت درست ریسکهای بزرگ و تقسیم آنها با شرکتهای دیگر بیمهای بوده، بهنحوی که در هیچکدام از سوانح بزرگ کشور متحمل زیان هنگفت نشد. مثلا در زلزله اخیر استانهای غربی که خسارتهای سنگینی به بار آورد بیش از ۸۰ درصد خسارتهایی که تحتپوشش بیمهکوثر قرار داشت، بیمه اتکایی شده بود. توجه داشته باشید که ریسک حوادث طبیعی باید پوشش بینالمللی داشته باشد و این ریسک در تمام ظرفیتهای بیمهای جهان پخش شود. با توجه به اینکه ایران روی خط زلزله قرار دارد و سوانح طبیعی دیگر مثل سیل و آتشسوزی هم در کشور ما بهدلیل اقلیم متنوع و وجود صنایع نفتی، پالایشی و پتروشیمی به کرات اتفاق میافتد، نیاز به تقسیم ریسک پوشش بیمه این سوانح با طرفهای بینالمللی بیشتر احساس میشود. این که ما برای این سوانح پوشش بینالمللی نداریم باعث میشود ریسک سوانح طبیعی متوجه شرکتهای بیمه داخلی باشد و خسارتهای سنگینی از این محل به سرمایههای ملی ما وارد شود.