به گزارش پایگاه خبری راد، ماشینسازی و صنعت ساخت ماشینآلات و تجهیزات خطوط تولید صنعتی، یکی از زیرساختهای زیربنایی است، به گونهای که به عنوان یکی از شاخصهای مهم توسعهیافتگی صنعتی و تولیدی هر کشوری به شمار میرود.
بررسی صنعت ماشینسازی کشور نشان میدهد که علیرغم داشتن ظرفیتهای انسانی بالا و فرصتهای صنعتی و بازار مناسب در داخل و منطقه، توان رقابت با رقبای خارجی را ندارد و در این میان یکی از مهمترین موانع رشد شرکتهای فعال در حوزه طراحی و ساخت ماشینآلات صنعتی، عدم توفیق در بازاریابی و فروش محصولات و همچنین نداشتن ابزارهای مالی مناسب برای رقابت با ماشینآلات وارداتی است.
هر چند که واردات ماشینآلات صنعتی میتواند منجر به انتقال فناوری به کشور شود؛ ولی به گفته محققان، انتقال فناوری غیر از ماشینآلات به دانش فنی تولید و نیروی انسانی متخصص نیاز دارد و در غیر این صورت، شرکتهای خریدار، قادر به نوآوری در محصولات تولیدی نخواهند بود؛ اتفاقی که در صنعت نفت نیز بارها تجربه شده و بسیاری از پروژهها، به صورت کلید در دست (Turn Key) به اجرا درآمده و برای واحدهایی مثل تولید "اولفین"، چندین بار هزینه انتقال فناوری به شرکتهای خارجی پرداخت شدهاست.
در یادداشتی که دکتر رضا اسدی فرد، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری و مدیر برنامه شبکه آزمایشگاهی فناوریهای راهبردی و احمد طالبیان مسؤول برنامه حمایت از توسعه بازار ماشینآلات صنعتی پیشرفته ساخت داخل در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) قرار داد، اعلام شده است که بر اساس آمارها واردات سالانه ماشینآلات صنعتی خطوط تولید به کشور حدود ۴ میلیارد دلار برآور شده است و این در حالی است که اگر واردات ماشینآلات بهصورت هدفمند و با توجه به توانمندیهای ماشینسازی داخلی انجام شود، به بهبود فنی و کیفی ماشینآلات ساخت داخل کمک خواهد کرد.
جزئیات این یادداشت به این شرح است:
زمانی که پای صحبت سازندگان داخلی صنعت ماشینسازی مینشینیم، مهمترین دغدغه آنها عدم نظارت صحیح بر واردات است. بررسی آمار گویا است که همواره واردات ماشینآلات بیش از صادرات بوده و تراز تجاری آن منفی است.
در بین بخشهای مختلف صنعتی در کشور، بیشترین تراز تجاری منفی به صنعت ماشینسازی تعلق دارد. ۴۰ برابر شدن واردات ماشینآلات صنعتی نسبت به صادرات آن در بهترین سالها نیز مؤیّد این مطلب است که عدم مدیریت صحیح، موجب ورود بیرویه ماشینآلات به کشور شده و عواقب منفی زیادی به دنبال خواهد داشت.
تراز تجاری منفی در صنعت ماشینسازی در مقایسه با دیگر بخشهای صنعتی کشور، به گونهای است که واردات سالانه ماشینآلات صنعتی خطوط تولید به کشور، حدود ۴ میلیارد دلار برآورد شده، در حالی که در حوزه صادرات، در بهترین سالها، این رقم تنها حدود ۱۰۰ میلیون دلار بوده است. این آمار، نشان میدهد واردات در این صنعت ۴۰ برابر صادرات است و در دولتهای نهم و دهم (۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲) نیز در مجموع ۴۰ میلیارد دلار ماشینآلات وارد کشور شدهاست.
وابستگی بیش از حد و اثرات آن در دوران تحریم
متأسفانه سیاستگذاران صنعت کشور چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، به این نکته مهم توجه نداشتهاند که وابستگی در زمینه ماشینآلات صنعتی، به معنی وابسته بودن در مهمترین، حیاتیترین و با ارزش افزودهترین حلقه زنجیره ارزش صنعتی است. چیزی که در سالهای تحریم اثر خود را به خوبی نشان داد و شرکتهای غربی و همپیمانان آنها، نه تنها تجهیزات و ماشینآلات جدید را به ایران نفروختند، بلکه از پشتیبانی ماشینآلات قبلاً فروخته شده خود نیز از نظر تأمین قطعات و خدمات پس از فروش امتناع کردند.
واقعیت این است که واردات بیرویه ماشینآلات، عواقب منفی متعددی به دنبال دارد؛ اولین اثر آن، وابستگی شدید کشور به ماشینآلات خارجی است که خود مانع توسعه صنایع کشور میشود؛ چرا که بهتدریج، توان نوآوری صاحبان صنایع تضعیف شده و دانش آنها در حد بهرهبرداری از ماشینآلات تقلیل مییابد و در زمان تحریم، تولیدکنندگان داخلی مجبور به استفاده از ماشینآلات قدیمی و فرسوده وارداتی میشوند و در نهایت، کیفیت تولید، کاهش و قیمت تمام شده محصولات افزایش مییابد.
از سوی دیگر تضعیف صنعت ماشینسازی داخلی از طریق واردات بی رویه، منجر به خرید ماشینآلات نامرغوب وارداتی از قبیل تولیدات چینی میشود که نتایج منفی مشابهی به دنبال خواهد داشت. همچنین واردات ماشینآلات دست دوم نیز با وجود اینکه هزینه خرید اولیه را کاهش میده، اما منبعی ناکارآمد بوده و به صنایع کشور آسیب میرساند.
آیا واردات همان انتقال فناوری است؟
یکی از دیدگاههای سنتی در سطح مدیریت کلان صنعت کشور این است که واردات، موجب انتقال فناوری میشود و به توسعه صنعت کمک میکند، اما واردات لزوماً به معنی انتقال فناوری نیست! انتقال فناوری، غیر از ماشینآلات به دانش فنی تولید و نیروی انسانی متخصص نیاز دارد و در غیر این صورت، شرکتهای خریدار، قادر به نوآوری در محصولات تولیدی نخواهند بود؛ اتفاقی که در صنعت نفت نیز بارها تجربه شده و بسیاری از پروژهها، به صورت کلید در دست (Turn Key) به اجرا درآمده و برای واحدهایی مثل تولید "اولفین"، چندین بار هزینه انتقال فناوری به شرکتهای خارجی پرداخت شدهاست.
نکته مهم دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که کشورهای پیشرو، همواره جدیدترین نسلهای فناوری را برای خود نگه میدارند و فناوریهایی را واگذار میکنند که قبل از انتقال، بیشترین بهره اقتصادی را از آنها برده باشند و در مراحل پایانی چرخه عمر فناوری قرار داشته باشند؛ لذا طبیعی است که نمیتوان انتظار داشت که کشورهای دیگر جدیدترین یافتههای خود را به راحتی در اختیار ما قرار دهند.
چه باید کرد؟
آیا منع واردات چاره مشکلات صنعت کشور است؟ نکته مهم این است که مدیریت واردات، صرفاً به معنای منع آن نیست! تجربه کشورهای پیشرو صنعت نشان میدهد که حجم واردات در آن کشورها کم نیست؛ اما تفاوت، در موقعیت شناسی دولت، وزارت صنایع و اجرای صحیح تصمیمات به اقتضای شرایط است. مثلاً دولت کرهجنوبی که رتبه دهم حجم واردات ماشینآلات را دارد، برای تشویق تولید داخلی در صنعت ماشینسازی، در اواخر دهه ۱۹۶۰ که شرایط تولید برخی از محصولات ماشینسازی در داخل فراهم شد، واردات را محدود کرد و برای شرکتهایی که از محصولات ماشینسازی تولید داخل استفاده میکردند، ۱۰ درصد تخفیف مالیاتی در نظر گرفت، در حالی که پیش از آن، دولت با سیاستهای تعرفهای و اعتباری، خرید کالاهای سرمایهای وارداتی را ترغیب میکرد.
معضل فقدان کدهای تعرفه دقیق
یکی از مشکلات عملیاتی در مدیریت صحیح واردات، فقدان کدهای تعرفه دقیق برای ماشینآلات در سازمان گمرک کشور است. هرچقدر کدهای تعرفه دقیقتر و جزئیتر برای ماشینآلات تعریف شوند، دستهبندی این رشته صنعتی دقیقتر خواهد شد و واردکنندگان دیگر نخواهند توانست مقررات و قوانین کشور را دور زده و ماشینآلاتی دارای تولیدکننده داخلی و با تعرفه صفر یا بسیار پایین وارد کنند.
بنابراین اگر واردات ماشینآلات بهصورت هدفمند با توجه به توانمندیهای ماشینسازی داخلی انجام شود، به بهبود فنی و کیفی ماشینآلات ساخت داخل کمک میکند و قانون منع واردات یا تشویق آن، بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای داخلی و داشتن برنامه توسعه صنعت ماشینسازی کشور، مؤثر نخواهد بود.