به گزارش پایگاه خبری راد، دکتر فاطمه اشرفی، با بیان اینکه کودکان از آسیبپذیرترین اقشار در زمان زلزله هستند، افزود: به همین دلیل اگر مداخلات روانکاوی به سرعت و البته به شکل مستمر بر روی آنان انجام نشود، ممکن است تاثیرات بدی روی آینده و رفتار این افراد برجای بگذارد. به عنوان مثال در زمین لرزه سال گذسته کرمانشاه شاهد این بودیم که کودکان درعرض چند ثانیه تمام زندگی و دارایی خود را از دست دادند و حتی برخی از آنها علاوه بر خانه، پدر و مادر خود را هم از دست دادند.
وی با بیان اینکه هضم کردن چنین رویدادی برای کودک، کار دشواری است، اظهار کرد: سال گذشته حدود ۴۸ ساعت بعد از زمین لرزه کرمانشاه در مناطق زلزله زده حاضر شدیم و شاهد بودیم که اکثر بچهها شوکه بودند. وقتی با آنها گفتوگو کردیم متوجه شدیم که آنها حتی از صدای زلزله هم وحشت داشتند.
اشرفی تصریح کرد: وقتی یک نفر پدر و مادر خود را از دست میدهد، حداقل خانه و سرپناهی دارد و کسانی هم هستند که او را دلداری بدهند، اما در زلزله این کودکان نه خانهای داشتند و نه کسی بود که به آنها به طور ویژه رسیدگی کند، چراکه همه درگیر تبعات زلزله بودند، در این شرایط اگر پدر و مادر هم زنده باشند، بازهم آنقدر فضا سنگین است که تاثیر بدی روی کودک میگذارد، همین امر هم سبب آسیبپذیری بیشتر کودکان زلزله زده میشود.
عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیان اینکه متاسفانه در کشور ما برای بحرانهای روانی آمادگی وجود ندارد، توضیح داد: ما تیمهای روانشناسی ثابت نداریم و در مورد مسائل روانی نمیتوان با یک هفته یا ۱۰ روز مشکلات را حل و فصل کرد، باید افراد و به ویژه کودکان به شکل مداوم تحت درمان قرار بگیرند و حداقل لازم است حمایتهای روانی از کودکان یک سال تداوم داشته باشد تا این افراد بتوانند به زندگی عادی خود برگردند.
اشرفی اضافه کرد: البته به موازات حمایتهای روانی باید اقدامات فیزیکی نیز در مناطق زلزلهزده انجام شود، مثلا خانههای این افراد سریعتر ساخته شود، امکانات اولیه مانند سرویس بهداشتی، حمام و ... فراهم شود و این دو به موازات هم رشد کنند.
وی درباره تبعات عدم توجه به شرایط روحی و روانی کودکان زلزلهزده نیز اظهارکرد: اگر مداخله به موقع و صحیح صورت نگیرد، کودک دچار نوعی استرس مزمن میشود که تا بزرگسالی و حتی تا پایان عمر نیز همراه او خواهد بود. این فرد به همه چیز بی اعتماد شده و در این شرایط نمیتواند وارد جامعه شده و نقش بپذیرند. برخی از این افراد گوشهگیر و منزوی میشوند و برخی دیگر هم به سمت بزهکاری حرکت میکنند.
عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان شرایط کودکان در کرمانشاه را در مقایسه به شرایط کودکان در زلزله ورزقان نامناسبتر توصیف کرد و گفت: متاسفانه کودکان در منطقه کرمانشاه اگرچه مستقیما جنگ را ندیدند، اما آثار و تبعات و حتی عوارض حملات شیمیایی را در زندگی خود دیدهاند و استرسهای قبلی نیز همراه آنان و خانواده شان بوده است. همین امر شرایط را برایشان سختتر میکند. از طرف دیگر سطح اقتصادی ساکنان مناطق زلزلهزده کرمانشاه نیز در مقایسه با ساکنان آذربایجان شرقی پایینتر است وهمین امر نیز در افزایش اضطرابها موثر است.
وی اقداماتی مانند بازی درمانی، گروه درمانی و ... را برای این کودکان مناسب توصیف کرد و گفت: حتما باید سازمانها و نهادهای مسئول برای حمایت روانی وارد شده و وزارت بهداشت، بهزیستی و ... در مورد این موضوعات مداخله کنند، چرا که تنها نمیتوان از کمک نیروهای داوطلب استفاده کرد و این افراد نمیتوانند یکسال از زمان خود را صرف اقدام داوطلبانه کنند.