به گزارش پایگاه خبری راد، در پیام عیسی کلانتری به گردهمایی دانشجویان حامی محیط زیست جهاد دانشگاهی کشور آمده است:«قرنها پیش بشر یکی از موجودات تابع طبیعت و برای گذران زندگی با سخاوتمندی طبیعت همزیستی داشته است. بهتدریج در سایه دانش و فناوری ناشی از تفکرش، طبیعت و محیط زیست را برای آسانتر شدن زندگی به محیط مصنوع تغییر داد. با زیادهطلبی و استفاده هر چه بیشتر از فناوریها، نهتنها محیط زیست را برای اعتلای زندگی ساماندهی نکرد بلکه طبیعت و بستر محیط زیست خود را با سرعتی خارج از قدرت ترمیم تخریب کرده و حتی حقوق نسلهای آینده را نادیده گرفته است و غافل از این بود که روزی زبالههای حاصل از پیشرفت فناوریها تاحد بحران و مسمومکنندهای میتواند افزایش یابد، بهعلاوه عدم حکمرانی و مدیریت اصولی از مصرف آب، موجب خشکانیدن تالابها، دریاچهها، رودخانهها و نهایتاً به سونامی گرد وغبار تبدیل شود و آلودگی هوا در شهرها نفسگیر و هوای شهرها غیرقابل استنشاق شود و...»
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه دهههای ۶۰-۷۰ میلادی با هوشیاری گروهی از اندیشمندان محیط زیست، زنگ خطر مخاطرات زیستمحیطی به صدا درآمد و دوره بیداری (مراقبت از زمین و محیط زیست انسانی) در سال ۱۹۷۲ میلادی با برگزاری اجلاس جهانی استکهلم کلید خورد و مقوله حفظ محیطزیست ابعاد جهانی یافت،آورده است: «از اجلاس مذکور تاکنون که صدها اجلاس بینالمللی و منطقهای در مسائل زیستمحیطی برگزارشده است در تمامی قطعنامهها و دستور کار به مراقبت از زمین و محیط زیست تأکید شد و تحقق این مهم را درگرو آموزش پایدار محیط زیست، آگاهی و تعلیم برای ارتقای درک همگانی آن بیان داشتهاند. علیرغم تمامی این هشدارها، بشر امروزی وارد عرصه جدیدی از مخاطرات زیستمحیطی شده است؛ عرصهای که تصویرگر تابلویی تاریک از سرنوشت مشترک نسل کنونی و آتی هست. درد محیط زیست، درد مشترک همه بشریت هست. دستیابی به محیط زیست سالم و نگهداشت آن، تلاش و عزمی مشترک و هماهنگی گستردهای میطلبد.»
در ادامه این پیام کلانتری آورده است: «کشور ایران بهویژه در دهههای اخیر از روند تخریب مصون نبوده و متأسفانه با عدم مدیریت و درک نادرست از فناوریها هماینک با معضلات زیستمحیطی جدی درزمینه های توسعه بیرویه و نامتعادل شهرها، رشد سرسامآور جمعیت و توزیع پراکندگی نامتعادل آن، تخلیه و تخریب روستاها و مهاجرت روزافزون روستائیان به شهرها، آلودگیهای میکروبی و شیمیایی آبهای داخلی و دریای خزر، آلودگیهای نفتی خلیجفارس، آلودگی شدید هوا در کلانشهرها، انهدام جنگلها و مراتع، خشکیدن دریاچهها، تالابها و رودخانهها، بروز ریزگردها و سونامی شدن آن در کشور، بحران زباله و پسماند، بحران کمبود آب، فرسایش شدید خاک و از بین رفتن اراضی مرغوب کشاورزی و... روبروست.»
وی با اشاره به قانون اساسی عنوان کرده است: با توجه به مفاد اصل پنجاهم قانون اساسی (در جمهوری اسلامی، حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. ازاینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آنکه با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابلجبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است) که به شکل بسیار شیوایی تدوین شده است و حفظ محیط زیست را وظیفه عمومی تلقی میکند و به التزام همکاری آحاد جامعه اشاره دارد همچنین با عنایت به اینکه مقام معظم رهبری در سیاستهای کلی ابلاغی در حوزه محیط زیست به این رویکرد (درک عمیق آحاد جامعه به حفظ محیط زیست – ارتقاء فرهنگ زیستمحیطی در کشور) تأکید فرمودند و بهعلاوه در بسیاری از سخنرانیها توصیه فرمودند: مسئله محیط زیست یک مسئله اساسی است، به این دولت و آن دولت نباید ارتباط داده شود، متأسفانه متولیان محیطزیست کشور درگذشته و حتی در دهههای اخیر، آنطور باید و شاید به این پدیده حیاتی مهم اهمیت ندادهاند چراکه به دلیل خلأهای آموزشی و آگاهیهای زیستمحیطی و فقر فرهنگی ناشی از آن، آلودگیهای زیستمحیطی کشور را به مرز بحرانی سوق داده است.
در ادامه این پیام آمده است: «اگرچه بعد از پیروزی انقلاب، بهطور جسته و گریخته پیشنهادهایی بهطور مستقیم و غیرمستقیم از طریق سازمان حفاظت محیط زیست، برخی رسانهها و در متون تحقیق دانشجویان رشته محیط زیست و مقالات علمی محققان و اندیشمندان محیطزیست، میانرشتهای شدن دروس عمومی محیطزیست (مثل شناخت و اهمیت حفظ محیطزیست) در کلیه رشتههای غیر مرتبط دانشگاهی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارائه شده است، لیکن به دلیل نامعلومی مؤثر واقع نشده است ولی کلیه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تنها به تولید و تأسیس انبوه دانشکدههای محیطزیست پرداختند و بهتبع آن، درصد بیکاران رشتههای محیط زیست در صدر دیگر رشتههای بیکار کشور قرارگرفته، انتظار و توقع همه بر این روال است که در سازمان حفاظت محیط زیست استخدام و به کار گرفته شوند.»
وی میافزاید:« معهذا از آنجائی که سازمان دانشجویی جهاد دانشگاهی و باشگاه دانشجویی حامی محیط زیست و منابع طبیعی که علاقهمندی وافر، خلاقیت، نوخواهی و روح پیشرفت و جهادگری در حفاظت از محیطزیست دارند، بیتردید ایجاد چنین هستههای فعال زیستمحیطی دانشجویی خودجوش، بازوی پرتوان در فرهنگسازی محیط زیست برای سازمان حفاظت محیطزیست خواهد بود و از جهتی اینکه قشر جوان و دانشجو نزدیکترین قشر به جبهه کار و مسئولیتپذیر در آینده کشورند و در آغاز اندیشیدن و اندیشهسازان جامعه فردا هستند، بهیقین برای جهاد فرهنگی (ارتقاء فرهنگ زیستمحیطی در تمامی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی) آمادگی، شرایط مستعد و فراگیری بیشتری خواهند داشت. انتظار دارد، در عصر انقلاب دانائی که کشور عزیزمان در چنبره معضلات زیستمحیطی اشارهشده در بالا گرفتارشده است، در این نشست، با همکاری و هماندیشی، راهکار مناسبی اتخاذ شود.»
کلانتری با اشاره به اینکه بر اساس مطالعات تطبیقی و الگوبرداری از برخی کشورهای پیشرفته و موفق (نظیر فنلاند، ژاپن، سوئد و کانادا و...) مبنی بر اینکه حفظ محیط زیست بایستی از مهارتهای اجتماعی آحاد جامعه در خیابان زندگی قرار گیرد، ضروری است دروس عمومی محیط زیست (شناخت و اهمیت محیطزیست) بهصورت میانرشتهای در تمام رشتههای غیر مرتبط در دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی (حتی نظامی و انتظامی) در حد شناخت و اهمیت محیط زیست بهعنوان دروس عمومی اجباری گنجانیده شود.»
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سازمان حفاظت محیطزیست،وی در پایان پیام خود آورده است: «پیشنهاد میشود این مهم از طریق سازمان دانشجویی جهاد دانشگاهی در حوزه آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به نحو مقتضی و جهادگرانِ اعلام و محقق شود. ناگفته نماند، علیرغم انجام اقدام مورداشاره در این مقطع زمانی نباید از کار بنیادی غافل بود. آموزش پایدار محیط زیست بایستی به فراخور سن و سال از مهدکودک، کودکستان، دبستان و دبیرستان بهصورت فعالانه شروع شود تا این تبلور فرهنگ زیستمحیطی در کشور ارتقاء و عجین شود.»