به گزارش پایگاه خبری راد، محمود رائینی تصریح کرد: این سوزاندن علاوه بر بر اثرات زیست محیطی و آلودگی هوا، کربنی که باید در خاک انباشته شود را به صورت گاز دی اکسیدکربن یا متان به جو زمین برمیگرداند.
وی با اشاره به اینکه افزایش گازهای گلخانهای، عمدتا به دلیل سوخت های فسیلی، سبب گرمایش فراگیر در کره زمین شده است، اظهار کرد: پیامد چنین پدیدهای تغییرات گسترده اقلیمی در جهان، به ویژه تغییر در الگوی بارندگی، فراوانی و ماندگاری خشکسالی ها و افزایش پدیده های فرین (حدّی) سرمایی و شوکهای گرمایی است.
وی با بیان اینکه تعدادی از گازهای گلخانهای همچون اکسیدهای ازت و متان، پیامد عملیات کشاورزی هستند، تصریح کرد: در این زمینه شالیزارها، به دلیل کشت غرقابی، در تولید گاز متان در بخش کشاورزی نقش عمدهای بازی میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، برپایه توافقنامه پاریس، کشور ایران باید برای کاهش گسیل گازهای گلخانهای همکاری کند، خاطرنشان کرد: از آنجا که توان گرمایشی فراگیر ( global warming potential ) گاز متان در یک بازه 100 ساله 25 برابر دیاکسیدکربن است و بخش کشاورزی، به ویژه شالیزارها، در تولید این گاز نقش اصلی را دارد، باید راهکارهایی برای کاهش تولید آن در شالیزارها یافت.
رائینی افزود: یافتههای پژوهشی گویای آن است که نزدیک به 9 درصد از کل اثرات گلخانهای کشور در سال 2000 را بخش کشاورزی به خود اختصاص می داده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه پژوهشهای گستردهای که در گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، بر روی شالیزارها انجام شد گویای آن است که کاهش شرایط غرقابی و زهکشی میاندورهای شالیزار نقش چشمگیری در کاهش تولید گاز متان دارند، افزود: از سویی دیگر، افزایش مواد آلی خاک به افزایش تولید این گاز در شالیزارها میانجامد.
گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، پایان نامهای برای بررسی مدیریت کلش پیش از کشت برنج با عنوان « بررسی مدیریت کلش برنج بر میزان تولید گاز گلخانه ای متان در کشت دوم در شالیزار» طراحی و اجرا کرد.
هانیه بازیارپور، مدافع این پایان نامه در بخشی از ارائه مطلب خود، اظهار کرده است: سوزاندن کاه و کلش یکی از روشهای رایج در میان کشاورزان است که حجم کلانی از آلایندهها را وارد جو میکند. از این رو هدف این پژوهش بررسی یافتن بهترین روش مدیریت کلش برنج برای کاهش گسیل گازهای گلخانهای دی اکسیدکربن و متان است.
بازیارپور خاطرنشان کرد: به این منظور پژوهشی بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی (CRBD) با چهار تیمار آزمایشی (1) تیمار بدون کلش (شاهد)، (2) تیمار کلش مخلوط شده با خاک، (3) تیمار سوزاندن کلش مرطوب باقیمانده از کشت پیشین و (4) تیمار سوزاندن کلش خشک شده باقیمانده از کشت پیشین، که در سه تکرار در کشت دوم فصل رشد 96-95 اجرا شد.
این دانشجوی دانشگاه علوم کشاورزی ساری اظهار کرد: نمونه برداری گاز متان در بازه های زمانی 10 روزه و نمونه برداری گاز دی اکسیدکربن یک روز پس از سوزاندن کلش ها و سپس در سه مرحله در کشت دوم انجام شد. سرانجام برای مقایسه تیمارها از نظر میزان گسیل گاز متان و دی اکسیدکربن، معادل دی اکسید کربن گاز متان محاسبه شد و مقدار آن در طول دوره، مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
وی افزود: یافتههای اندازهگیری متان نشان داد که بیشترین میزان گسیل این گاز از شالیزار در درازای کشت دوم از تیمار کلش مخلوط با خاک بود، دلیل بالا بودن میزان گسیل گاز متان در این تیمار، وجود مقدار زیاد مواد آلی در خاک است.
این دانشجو با اشاره به اینکه کمترین میزان گسیل گاز متان نیز مربوط به تیمار شاهد و تیمار سوزاندن کلش خشک بود، گفت: بررسی نتایج مربوط به گسیل دی اکسیدکربن در فصل کشت دوم نشان داد، بیشترین میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن از تیمار سوزاندن کلش مرطوب و پس از آن از تیمار کلش مخلوط با خاک بود.
وی افزود: کمترین گسیل گاز دیاکسیدکربن نیز از تیمار سوزاندن کلش خشک به دست آمد، همچنین بررسی گازهای حاصل از سوزاندن کاه و کلش نشان داد، تفاوت معنی داری از نظر میزان گسیل دیاکسیدکربن میان دو تیمار با کلش خشک و مرطوب دیده نشد.
بازیارپور گفت: یافتههای این پژوهش نشان داد که مجموع گاز دیاکسیدکربن گسیل شده از شالیزار و گاز متان معادل دی اکسیدکربن که نمایشگر توان گرمایشی دو گاز است در تیمار سوزاندن کلش مرطوب (3) و پس از آن تیمار سوزاندن کلش خشک (4) رخ می دهد و کمترین توان گرمایشی نیز مربوط به تیمار بدون کلش (شاهد) بود.
رائینی، استاد دانشگاه علوم کشاورزی و استاد راهنمای این دانشجو در پایان با جمع بندی نکات مطرح شده، اظهار کرد: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان گرمایشی با افزایش سوزاندن مواد آلی و غرقابی خاک افزایش مییابد، ازاین رو، سوزاندن کلش نه تنها موجب حاصلخیزی خاک نمیشود و آلودگی هوا و محیط زیست را در پی دارد، بلکه توان گرمایشی جو را نیز افزایش میدهد، بنابراین پیشنهاد می شود که سازمان های دولتی و مردم نهاد در بازداشتن این شیوه ناکارآمد مدیریت خاک اقدام و کشاورزان را نسبت به پیامدهای ناگوار بلندمدت این امر آگاه کنند.
سوزاندن بقایای گیاهی به ویژه کاه و کلش در مازندران هر ساله انجام میشود و کشاورزان برای این امر نیز دلایل مختلفی را ذکر میکنند که بیشتر به نظر میرسد عدم آگاهی کافی عامل اصلی این موضوع است.
در کشور ما از سال های گذشته آتش زدن کاه و کلش به دلیل کنترل آفت و حذف علف های هرز و آسان کردن زمینه شخم برای کشت محصول رواج یافته که متاسفانه این امر ایجاد مشکلات زیست محیطی و تغییر زیباییهای موجود، به اکوسیستم منطقه و خاک نیز آسیب وارد میشود. در واقع کشاورزانی که زمین های خود را با کودهای عالی تقویت می کنند، در عمل با آتش زدن کاه و کلش موجب فقیر شدن زمین و افزایش شوری خاک خواهند شد و در نهایت خاک را از حاصلخیزی خارج میکنند.