به گزارش پایگاه خبری راد، با برکناری مسعود کرباسیان از سمت وزیر امور اقتصادی و دارایی، صحبتها بر این اساس است که با تعویض مسئول این بخش آیا مشکلات برطرف خواهند شد یا خیر. اما اغلب فعالان اقتصادی و اعضای اتاق بازرگانی ایران معتقدند که تغییر یک شخص کارساز نیست و مشکلی را برطرف نمیکند، بلکه باید ساختارها اصلاح شوند، چراکه ساختار اقتصادی کشور شکننده عنوان شده که نیازمند تغییر است. از سوی دیگر کسی که به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود باید تجربیاتی داشته باشد که بتواند اقتصاد را به سر و سامان برساند و تعامل مثبت با بانک مرکزی داشته باشد.
به دنبال همین موضوع محمدحسین برخوردار - عضو اتاق بازرگانی ایران- در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: برای برخی از برنامهها لازم است شجاعانه عمل شود؛ لذا تعویض وزرا و حتی شخص رئیس جمهور نیز راهگشا نخواهد بود. اقتصاد کشور بیمار است و علاجی هم برای این بیماری نیست، چراکه اقتصادی که مبنایش از همان ابتدا یارانهای درنظر گرفته شده و توسعه صنعتی ندارد، صادرات محور نیست و گردشگری نیز در آن اهمیت ندارد.
به اعقتقاد وی، به هیچ عنوان با تعویض افراد فرجی حاصل نخواهد شد. بلکه ساختارها باید اصلاح شوند که این اصلاحات سخت است. ایران کشوری بوده که همیشه علاوه بر گرفتاریها و محدودیتهای داخلی، با تحریم مواجه بوده است. همچنین در صنعتی مثل خودروسازی که نسبت به سایر صنایع دستش بازتر بوده و بیشتر برایش خرج شده، به صادراتمحوری نرسیده است. فقط پول زیاد دریافت و خطوط تولید راهاندازی کرده که بعد از مدتی کنار گذاشته شده است. در اکثر صنایع همچون نساجی، لوازم خانگی و صنایع آیتی خود صنعت را با قیمت بالا خریداری کردیم اما دانش فنی لازم را در اختیار نداشتیم.
چاپ اسکناس یعنی آوار تورم بر سر مردم
برخوردار با تاکید بر اینکه کشور از ابتدا بنای خود یارانهمحور قرار داده و از آن بجای کار و کوشش استفاده کرده است، گفت: چندین سال است که گفته میشود اوضاع بانکها خراب است و بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه بانکها که باید بهره مردم را بپردازند و همچنین برای جلوگیری از ورشکستگی آنها، اقدام به چاپ اسکناس میکند. این پول چاپ شده همچون بهمنی قدرتمند با عنوان تورم بر سر مردم ریخته میشود.
وی ضمن هشدار نسبت به اینکه تورم در ماههای آینده خود را شدیدا نشان خواهد داد، اظهار کرد: علت این اتفاق پولهای خرج شده در صنعت و کشاورزی بوده که صادراتمحور نبودهاند.
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: اقتصاددانان باید برای جذب نقدینگی تدبیری بیاندیشند و تعلق یارانهها از نقدی خارج شود و فقط به افرادی که نیاز جدی دارند یا سرپرست خانواده هستند، به صورت کالابرگ تعلق گیرد.
اقشار زیادی به زیر خط متوسط رفتهاند
برخوردار تصریح کرد: در حال حاضر در اثر کاهش ارزش پول ملی اقشار زیادی تحت فشار قرار گرفتهاند و به خاطر وابستگی صنایع کشور به مواد اولیه خارجی و بالا رفتن قیمتها تقریبا به خط زیر متوسط رفتهاند.
وی درباره معیارهایی که باید اولویت کاری وزیر جدید اقتصاد باشد، نیز گفت: باید افراد حکومت دور یکدیگر جمع شوند، چراکه حل مشکلات فعلی از عهده شخص وزیر اقتصاد خارج شده و باید ابتدا مسائل را در داخل حل کنیم.
برای دور زدن تحریمها برنامه اساسی نداریم
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اظهار کرد: سران سه قوه باید از درون به حل مشکلات بپردازند و شفاف صحبت کنند. در نتیجه میتوان نیاز داخلی مثل آب، برق، کالای اساسی و غیره را خود تهیه کنیم. اگرهم نه به چارههای دیگر همچون برقراری ارتباط و تجارت با کشورهای دیگر بیاندیشیم.
وی افزود: زمانی که آمریکا همهجوره جلوی فعالیتهای ما را میگیرد، آیا فکری شده یا دفترچهای تهیه شده که بتوان به خوبی تحریمها را دور زد. که باید گفت این امر به درستی صورت نگرفته و حتی تجربیات گذشته هم فراموش شده است. با کدام صنعت، کشاورزی، آموزش و پرورش میشود قدمی مثبت برداشت. آیا مدیران ما بلد هستند در میان تجار ایتالیا، آلمان، ترکیه و ... کالای خود را عرضه کنند؟
مسئولان خرید بروند تا تورم را لمس کنند!
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی مشکل اساسی کشور را چنین عنوان کرد که مسئولان کشور با حقوقی که میگیرند خرید خود را انجام نمیدهند، چراکه اگر خرید را خود بر عهده گیرند، متوجه میشوند گرانی بیداد میکند. آنها تورم را لمس نمیکنند؛ چون فقط به گزارشات و اعداد و ارقام معطوف هستند. در حالیکه باید از افراد قابل اطمینان برای بیان صحیح اعداد و ارقام کمک بگیرند و به بازار بروند تا ببینند اعداد و ارقام اعلام شده چقدر صحت دارد.
برخوردار با اشاره به گفته وزیر اقتصاد و دارایی مبنی بر اینکه " ۸۰ تا ۸۵ درصد واردات کشور مربوط به مواد اولیه و قطعات واسط برای خطوط تولیدی است"، اظهار کرد: باید توجه کرد تا چه حد کشور دچار وابستگی است. نمیگوییم کشورهای دیگر وابسته نیستند اما تا حد ایران در هر زمینهای محدودیت ندارند. آنها محصول خود را تولید و سپس در بازار بینالمللی آنه هم با رقابت عرضه میکنند. اما در اینجا تقاضا زیاد و عرضه کم است و فروش کارخانهها از مدتدار به نقدی تبدیل شده که فقط به کارگران، کارمندان و حقوقبگیران فشار وارد میکند.