به گزارش پایگاه خبری راد،آلبرت بغزیان درباره لزوم به کارگیری دولت از بازار سرمایه در شرایط موجود اقتصاد، اظهار کرد: وقتی بانک مرکزی برای متغیرهای اقتصادی کلان اعمال محدودیت میکند، در بازارها و متغیرهای مختلف اختلال ایجاد میشود و این امر دولت را مجبور به قیمتگذاری و دخالت میکند. دلیل دخالت دولت نیز این است که سیستم توزیع در شرایط بحران اقتصادی نمیتواند بین تمام بخشها و عوامل اقتصادی و تولیدی، به صورت عادلانه تقسیم سود کند.
وی ادامه داد: همچنین، زمانی که دولت نرخ ارز را در قیمت ۴۲۰۰ تومان تثبیت کرد و ارز کافی برای تخصیص به همه فعالان اقتصادی یا مردم عادی ارائه نداد، به طور طبیعی به تدریج تعادل در تمام بازارها از دست رفت. این عدم تعادل در بازار ارز، سکه، مسکن، کالاها و بازار سهام دیده شد و همگی تحت تاثیر قرار گرفتند. به همین دلیل، اگر دولت در شرایط تحریمها و محدودیت ارزی، بر روند واردات با ارز ۴۲۰۰ تومانی و فروش به قیمت آزاد، نظارتی نداشته باشد، مشکلات و نابسامانیها افزایش خواهد داشت.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در سمت دیگر، اقدام اولیه مبنی بر یکسانسازی نرخ ارز، محدود کردن عرضه آن و تعطیلی صرافیها اقدام نادرستی بود؛ مانند اینکه املاکها تعطیل شوند و گفته شود هر کسی در هر کجا و به هر قیمتی که توانست ملک خود را به فروش برساند و هیچ نظارتی بر معاملات ملکی نیست. هر چند که املاکها تا حدودی نسبت به طرفین معامله عدم صداقت دارند، اما صرافیها اینگونه نبودند و دلیلی برای جلوگیری از معاملات آنها وجود نداشت.
وی افزود: اما در خصوص تحولات قیمتی دربازار کالا که ناشی از سیاست نادرست ارزی است باید عنوان کرد، بازار کالاهای استراتژیک نیز همانند سایر بخش ها با التهاب مواجه شده اما نباید فراموش کرد که راه درمان این التهاب، سیاست دستوری و قیمتگذاری دولتی نیست. بررسی عملکرد اقتصادهای دنیا به وضوح نشان می دهد که نظام های اقتصادی مبتنی بر بازار در مقایسه با نظام های اقتصادی دولتی از عملکرد به مراتب بهتری برخوردار هستند و نظام انگیزشی مناسب تر، عایدی بیشتر برای خود بنگاه ها و در کل برای اقتصاد به همراه دارند و موجبات رشد و شکوفایی کشورها را فرآهم میکنند.
همچنین از سوی دیگر در کشور ما برخیها برداشت نادرستی از اقتصاد آزاد دارند و گمان می کنند اقتصاد آزاد به معنای آزاد گذاشتن همه چیز است؛ اما واقعیت این است که در بازترین اقتصادهای دنیا نیز نظارت های دولت وجود دارد و بازارها براساس قوانین و چارچوب های مشخصی فعالیت میکنند. همه این موارد بهره گیری بیشتر از بازار سرمایه در شرایط فعلی اقتصادی را گوشزد میکند. چراکه فعالیت های بازار سرمایه همواره شفاف بوده و صورتهای مالی و فعالیتهای اقتصادی در آن مشخص هستند. در این بین بورس کالا به عنوان بخشی از بازار سرمایه و بورسی که در تقابل مستقیم عرضه کنندگان و مصرف کنندگان کالاها قرار دارد، وظیفه تنظیم عرضه و تقاضا و کشف واقعی قیمت ها را بر عهده دارد که با توجه به اختلاف نرخ ارز رسمی و غیر رسمی، وظیفه سختی روی دوش بورس کالاست که در این زمینه همکاری نهادهای متولی به منظور نظارت بر روند معاملات و تقویت عرضه محصولات ضروری است تا بتوانیم از پیچ ناهموار التهاب بازار ها با کمترین آسیب عبور کنیم.